اولین گام برای ورود به حوزه اعتیاد، شناخت بیماری اعتیاد می باشد به راستی "بیماری اعتیاد چیست؟"
بیماری اعتیاد از دیدگاه تجربی به جسم و تفکر افیونی ارتباط دارد. بیماری اعتیاد از این دیدگاه جایگزینی مزمن است نه مسمومیت مزمن. پس می توان اذعان داشت نگاهی که جامعه به اعتیاد دارد از نظر رها یافتگان و کسانی که به درمان قطعی رسیده اند ناقص بوده. در تجربه و عمل که به مراتب از نگاههای علمی ثابت نشده معتبرتر است و در واقع سندی است بی نقص و به عبارتی با دانش تجربه و علم حقیقی بدست آمده. به این نتیجه می رسیم که خواستگاه و منشاء تخریب در بیماری اعتیاد، جسم و تفکر افیونی بوده و جایگزینی مزمن می باشد. در تطبیق تئوری¬های موجود با حقیقتی که تجربه شده هیچگونه هماهنگی و همخوانی با این نظر وجود نداشته و نخواهد داشت. زیرا در ترکیب انسان و مواد مخدر سه جایگزینی به مرور در فرد مصرف کننده حادث می شود که در اثر تغییرات حاصله از این جایگزینی ها بیماری اعتیاد متولد می شود. این سه جایگزینی عبارتند از:
1- جایگزینی مواد مخدر بیرونی؛
2- جایگزینی حالات روانی؛
3- جایگزینی تفکر افیونی.
جایگزینی اول: در اثر مصرف مکرر مواد مخدر و تضعیف سیستم های تولید کننده مواد شبه افیونی ( اندورفین، دینورفین،انکفالین...)( آرتور گایتون و جان هال، 1996، ص 614) حادث می شود. به دلیل کمبود مواد فوق و عوارض ناشی از آن، مصرف کننده مجبور به استفاده از مواد مخدر بیرونی می گردد. در اصل همان جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مواد شبه افیونی طبیعی تولیدی جسم است.
جایگزینی دوم: یکی از عوارض کمبود مواد شبه افیونی طبیعی بدن اختلال در ترشح غدد مترشحه می باشد( گوارشی، اشکی، جنسی، عروقی و ...) و این امر باعث از تعادل خارج شدن فرد مصرف کننده می گردد، که همان جایگزینی عدم تعادل رفتاری و جسمی( حالات روانی) به جای تعادل است.
جایگزینی سوم: فعل و انفعالاتی که در اثر جایگزینی های فوق در صور پنهان*(رذائل و فضائل) مصرف کننده ایجاد می شود، منجر به تغییراتی در شناخت و افکار او می گردد. این تغییرات فکری را تفکر افیونی می نامیم. تسلط این تفکر بر مصرف کننده موجب می شود تمامی فلسفه، زندگی و امورات او تحت شعاع قرار گیرد. بنابراین جایگزینی سوم، جایگزینی تفکر افیونی به جای تفکر سالم است.
به طور خلاصه می توان نتیجه گرفت که بیماری اعتیاد از سه جایگزینی مزمن به شرح زیر شکل می گیرد که می توان آنها را به صورت یک مثلث در نظر گرفت:
1- جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مواد شبه افیونی تولیدی داخلی بدن؛
2- جایگزینی عدم تعادل جسمی – رفتاری (حالات روانی) به جای تعادل رفتاری؛
3- جایگزینی تفکر افیونی به جای تفکر سالم.